تصویر 2041 - سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۱۳۸
نشانی در گنجور
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸
قصه
عشقی در دل شاعر باقی مانده است اما معشوق از دست رفته است. او از دوستانش می‌خواهد که دست به کار باشند، ولی کار از کار گذشته است. شاعر تعجب می‌کند که با این شرایط چگونه ممکن است به آرزوهای دلش برسد، چرا که زمان را از دست داده است. شاعر حسرت می‌خورد که بخت و اندیشه و قدرت و ثروتش همگی در این غم از بین رفته‌اند. او همچنان عشق، سودا و هوس در سر دارد، اما صبر و آرامش را از دست داده است. می‌گوید اگر از پا در آید، مشکلی نیست، زیرا بهتر از او صد‌ها نفر دیگر نیز از دست رفته‌اند. در نهایت، با وجود اینکه جانش در خطر است، این دلش که بارها از دست رفته، بیشتر او را نگران می‌کند. او می‌اندیشد که حتی اگر سعی در مهار این دیوانگی کند، نمی‌تواند چون کنترل اختیار را از دست داده است. سعدی می‌گوید که با حضور یار عشق آسان بوده است، ولی اکنون که یار نیست، عشق با او دشوار شده است.
متن اولیه
عشق در دل ماند و یار از دست رفت دوستان دستی که کار از دست رفت ای عجب گر من رسم در کام دل کی رسم چون روزگار از دست رفت بخت و رای و زور و زر بودم دریغ کاندر این غم هر چهار از دست رفت عشق و سودا و هوس در سر بماند صبر و آرام و قرار از دست رفت گر من از پای اندرآیم گو درآی بهتر از من صد هزار از دست رفت بیم جان کاین بار خونم می خورد ور نه این دل چند بار از دست رفت مرکب سودا جهانیدن چه سود چون زمام اختیار از دست رفت سعدیا با یار عشق آسان بود عشق باز اکنون که یار از دست رفت
AI Prompt
Create a DALL-E prompt for generating a photorealistic image in the style of a Persian miniature painting that captures the essence of this story: A poet stands in a lush, intricately designed Persian garden, surrounded by his friends, who appear concerned and supportive. The poet, with an expression of longing and sorrow, gazes towards an empty space where his beloved once stood. The garden is filled with vibrant flowers and delicate trees, characteristic of Persian miniature art, reflecting both the beauty and melancholy of the poet's heart. In the background, a setting sun symbolizes the passage of time. The poet's ornate robe and turban, in rich jewel tones, contrast with the shadowed features of a weeping willow, symbolizing his lost hopes and dreams. Despite the warmth of his surroundings, his inner turmoil is depicted through a delicate pattern of swirling clouds above, and the water of a nearby fountain, suggesting the tumultuous emotions of love, loss, and existential contemplation.