تصویر 10331 - محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۲۲
نشانی در گنجور
محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۲۲
قصه
روزی شیخ در خدمت بوالعباس قصاب بود. در میان گفتگویشان، بوالعباس سخنی گفت و به معنای اینکه درک و فهم توحید و وجود خداوند تعالی از اشارت و عبارت خارج است، اشاره کرد. سپس به حاضرین نگاهی انداخت و به شیخ ابو سعید گفت که اگر از تو بپرسند که آیا خدا را می‌شناسی، نگو که می‌شناسم چون این باعث شرک است و نگو که نمی‌شناسم زیرا این کفر است. بلکه بگو خدا را به ذات و الهیتش به فضل او شناخته‌ایم.
متن اولیه
شیخ گفت روزی در خدمت بوالعباس قصاب بودیم در میان سخن گفت اشارت و عبارت نصیب تست از توحید و وجود حق را تعالی اشارت و عبارت نیست پس روی بما کرد و گفت یا باسعید اگر ترا پرسند کی خدای را تعالی شناسی مگوی کی شناسم کی شرکست و مگو کی نشناسم که آن کفر است و لکن گوی عرفنا الله ذاته والهیته بفضله
AI Prompt
A photorealistic image in the style of a Persian miniature featuring a serene and elegant scene set in a traditional Persian courtyard. In the foreground, we see Sheikh Abu Saeed sitting humbly at the feet of Bu Al-Abbas Qassab, who is speaking with gentle authority. Surrounding them are a few attentive listeners, each dressed in vibrant Persian attire typical of the time. The background displays intricate Persian architectural elements, such as arched doorways and ornate tiles, with lush gardens and a serene water fountain. The scene captures a moment of deep philosophical discussion about the Divine, with a sense of harmony and enlightenment pervading the atmosphere.