تصویر 11849 - جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۳
نشانی در گنجور
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۳
قصه
در این متن، داستان خاصی نقل نشده است. این یک شعر است که احساسات و عواطف عاشقانه شاعر را بیان می‌کند.
متن اولیه
ای بار غم تو بر دل من مهر تو سرشته در گل من آخر چه شود به لطف آسان از وصل کنی تو مشکل من گفتم ز تو کی شوم شبی دور بنگر تو خیال باطل من در عشق رخت نبود جز غم ای نور دو دیده حاصل من او سرو سهی و من چو خاکم آخر ز چه نیست مایل من گفتم نکند ز ما صبوری مسکین دل تنگ غافل من ای دوست مدام ایستادست نقش رخ تو مقابل من گر خاک شوم مگر که مهرت بیرون رود از مفاصل من گر جمله جهان شوند حوری جز مهر تو نیست در دل من
AI Prompt
Create a photorealistic image in the style of a Persian miniature that captures the essence of a love poem. The scene should depict a romantic and emotional atmosphere, perhaps featuring a poet sitting by a serene garden, surrounded by intricate floral patterns and flowing water. The poet might be shown writing or reflecting, with an expression that conveys deep emotions and feelings of love. Include traditional Persian architectural elements in the background to enhance the miniature style.