متن شما به نظر نمیرسد یک داستان یا روایت خاصی را نقل کند. این شعر بیشتر به نقد و تمسخر مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود پرداخته و شامل اشارات و کنایههای زیادی است. از این رو، نمیتوان آن را به عنوان یک داستان ساده نوشت.
متن اولیه
دولت به ریش زرد ظهیر آبرو گرفت
کناس را بیار که کابینه بو گرفت
بعد از دو سال خواست تدین کند نماز
با فاضل آب حوض سفارت وضو گرفت
نازم به رهنما که تدین کشید رنج
در پیشگاه اجنبی و مزد او گرفت
حلاج پنبه زن وطن خویش را فروخت
با پول آن دو دست لحاف و پتو گرفت
آری شکم عزیزتر از مملکت بود
حلاج را که ملک بداد و لبو گرفت
دستت رسد اگر تو بکن قطع بی درنگ
دستی که دوستانه دو دست عدو گرفت
می خواست حق خلق خورد به زور
رو شکر کن که لقمه ملت گلو گرفت
طوری نموده بود به جمهوریت نعوظ
گویی پسرعموست که دختر عمو گرفت
نفرین به لیدر سوسیالیست باد کو
دنبال این سیاست بی آبرو گرفت
عاقل طباطبایی کور است کو به مکر
با هر طرف بساخت که مزد از سه سو گرفت
گه اعتدال و گه رادیکال گاه سوسیال
بدتر از آن زنیست که هفتاد شو گرفت
گویند در خزانه نماندست یک فلوس
ما را هزار خنده از این گفتگو گرفت
این پول ها چه می کند آن دولتی که باج
از لوله هنگ مسجد ملا عمو گرفت
می خواست رهنما بخورد حصه صبا
آن حقه باز معرکه با های و هو گرفت
گلشن به مثل گفت که عباس دوس کیست
برجست و زود آینه اش روبه رو گرفت
از بس که وام خواست تدین ز زید و عمر
دیگر به وام خوردن بی ربط خو گرفت
مستی حرام باد به میخانه کاندر او
عارف غرابه کش شد و دشتی سبو گرفت
AI Prompt
Create a DALL-E prompt for depicting a photorealistic image in the style of a Persian miniature. The image should capture the essence of a satirical commentary on the political and social issues of its time. The scene should include subtle allusions and allegorical elements to convey the humor and irony typical of such critiques. Include traditional Persian architectural and decorative elements in the background to enhance the cultural context.