تصویر 13295 - یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ  ۷۶
نشانی در گنجور
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۷۶
قصه
در این متن، داستانی حماسی و تراژیک از نبردی روایت می‌شود که در آن شاهنشاهی با سرنوشتی ترسناک مواجه است. سپاهی عظیم، بالغ بر ششصد هزار تن، برای به هلاکت رساندن او و اصحابش گرد آمده‌اند. در صحنه‌های نبرد، کودکان از تشنگی فریاد می‌زنند و برادران شاهنشاه بر خاک افتاده‌اند. سرانجام، با سقوط شاه به زمین، خواهران او به اسارت درمی‌آیند. این واقعه همراه با گریه و ماتم برای عزیزان از دست‌رفته روایت می‌شود.
متن اولیه
شاهنشهی که برتر از عرش آستانش از راه کینه بر خاک افکند آسمانش ششصد هزار لشکر جمع آمدند یکسر با تیغ و تیر و خنجر بهر هلاک جانش قومی زهر کناره افزون تر از ستاره آماده اشاره بر قتل نوجوانش از بهر قتل اصحاب و از تشنگی احباب بر چهره اشک خوناب از جزع تر روانش یک سو خروش طفلان از تشنگی به کیهان یک جا به خاک غلطان جسم برادرانش تا سبط شاه لولاک از زین فتاد بر خاک آماده اسیری گشتند خواهرانش یغما به سوکش از غم بسرای شرح ماتم وز آتش جهنم می باش در امانش
AI Prompt
Create a DALL-E prompt that features a photorealistic image in the style of a Persian miniature, depicting an epic and tragic story of a battle where a king faces a terrifying fate. A massive army of six hundred thousand gathers to annihilate him and his companions. The battle scenes show children crying out of thirst, with the king’s brothers fallen on the ground. Ultimately, the king himself collapses, and his sisters are taken captive. This event is portrayed amidst the mourning and weeping for the lost loved ones.