تصویر 14630 - صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۴
نشانی در گنجور
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۴
قصه
متن داده‌شده حاوی داستان یا نقل ماجرایی نیست و بیشتر به صورت اشعار و ابیات مختلف است که به مسائل مختلفی اشاره دارد.
متن اولیه
امروز دیگرم به فراق تو شام شد در آرزوی روی تو عمرم تمام شد در جواب او در سفره بود گرده چندی تمام شد فکری بکن که رفت نهاری و شام شد ترشی چو با مویز سیه دید گوشت گفت باز این سیاه روی غلام غلام شد آمد شب و به مطبخ ما نیست آتشی ای دیده پاس دار که خوابت حرام شد مرغ مسمنی که زپیشم رمیده بود منت خدای را که دگر باره رام شد آن نو عروس حجره که پالوده نام اوست خرم کسی که از لب لعلش به کام شد چون ننگ و نام اطعمه از لحم برده بود زان دل تمام در پی این ننگ و نام شد صوفی هر آن طعام که می پخت در خیال ماه صیام آمد و آن جمله خام شد
AI Prompt
Create a DALL-E prompt for depicting a photorealistic image in Persian miniature style inspired by poetic verses and themes. The image could include elements like a serene garden with lush trees and blooming flowers, a flowing stream with birds and mythical creatures, and a majestic palace in the background, all depicted in intricate detail and vibrant colors typical of Persian miniature art.