تصویر 14649 - صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۹ - آمدن خادمه
نشانی در گنجور
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۹ - آمدن خادمه
قصه
خادمه نزد جوانی آمد که به علت عشق ناامیدش به شدت ناراحت بود. او دید که جوان غرق در افکار خودش است و جوابی به سوالات خادمه نمی‌دهد. خادمه به جوان گفت که بیهوده غم نخور، زیرا معشوقت به تو اهمیتی نمی‌دهد و اگر از غم این عشق جان خود را هم از دست بدهی، او هیچ احساس و اهمیتی نخواهد داشت. خادمه به جوان توصیه کرد که صبر پیشه کند و به او گفت که صبر در مواجهه با هر مشکل و واقعه‌ای می‌تواند راهگشا و مفید باشد. او از جوان خواست که به حرف‌های او گوش دهد و با صبر و تحمل به دنبال راه‌حلی برای مشکلش باشد.
متن اولیه
چون که جوابی نشنید از سوال خادمه باز آمد و برگفت حال گفت جوانا غم بیهوده چیست بر تو بباید همه عالم گریست نیست چو او را سر و پروای تو بی خبر است از دل شیدای تو گر بدهی جان زغم آن صنم عاشق دلسوخته او را چه غم چاره خود کن تو به صبر این زمان از من مسکین بشنو ای فلان صبر گشاینده هر مشکل است صبر به هر واقعه ای مقبل است هست کلید در گنج مراد صبر تو بشنو ز من ای خوش نهاد
AI Prompt
Create a DALL-E prompt for generating a photorealistic image in the style of a Persian miniature depicting the story of a maid speaking to a young man who is deeply troubled due to unrequited love. The young man is lost in his thoughts, offering no response to the maid's questions. The maid advises the young man not to grieve needlessly, reminding him that his beloved does not care for him and will remain indifferent even if he loses his life over this love. She counsels the young man to have patience and explains that patience is beneficial in facing any problem or incident. The maid urges him to listen to her advice and seek a solution to his troubles with patience and resilience.