سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۳۷ - ناامید از در رحمت به کجا شاید رفت |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۳۸ - سفله را قوت مده چندانکه مستولی شود |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۳۹ - نهاد بد نپسندد خدای نیکوکار |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۰ - بزرگی نماند بر آن پایدار |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۱ - چه داند خوابناک مست مخمور |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۲ - دو عاشق را به هم بهتر بود روز |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۳ - به شکر آنکه تو در خانهای و اهلت پیش |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۴ - جایی نرسد کس به توانایی خویش |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۵ - زندهدل از مرده نصیحت نیوش |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۶ - یار بیگانه نگیرد هر که دارد یار خویش |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۷ - کوتهنظران را نبود جز غم خویش |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۸ - به کین دشمنان باطل میندیش |
سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۴۹ - گر خود همه عالم بگشایی تو به تیغ |